معنی شجاع کردن - جستجوی لغت در جدول جو
شجاع کردن
شجاعٌ
ادامه...
شِجَاعٌ
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شجاع کردن
Embolden
ادامه...
Embolden
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شجاع کردن
encourager
ادامه...
encourager
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شجاع کردن
勇気づける
ادامه...
勇気づける
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شجاع کردن
ermutigen
ادامه...
ermutigen
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
شجاع کردن
надавати сміливості
ادامه...
надавати сміливості
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شجاع کردن
zachęcać
ادامه...
zachęcać
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
شجاع کردن
鼓励
ادامه...
鼓励
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به چینی
شجاع کردن
encorajar
ادامه...
encorajar
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شجاع کردن
incoraggiare
ادامه...
incoraggiare
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شجاع کردن
envalentonar
ادامه...
envalentonar
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شجاع کردن
aanmoedigen
ادامه...
aanmoedigen
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
شجاع کردن
cesaretlendirmek
ادامه...
cesaretlendirmek
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شجاع کردن
साहस देना
ادامه...
साहस देना
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به هندی
شجاع کردن
memberanikan
ادامه...
memberanikan
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شجاع کردن
용기를 주다
ادامه...
용기를 주다
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
شجاع کردن
לעודד
ادامه...
לעודד
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به عبری
شجاع کردن
حوصلہ افزائی کرنا
ادامه...
حوصلہ افزائی کرنا
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به اردو
شجاع کردن
সাহসী করা
ادامه...
সাহসী করা
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
شجاع کردن
ส่งเสริม
ادامه...
ส่งเสริม
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
شجاع کردن
ободрить
ادامه...
ободрить
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به روسی
شجاع کردن
kuhamasisha
ادامه...
kuhamasisha
تصویر شجاع کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر شکار کردن
شکار کردن
صید کردن، ناراحت کردن عصبانی کردن، بور کردن
ادامه...
صید کردن، ناراحت کردن عصبانی کردن، بور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شروع کردن
شروع کردن
آغاز کردن ابتدا کردن
ادامه...
آغاز کردن ابتدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شتاب کردن
شتاب کردن
تعجیل کردن عجله کردن
ادامه...
تعجیل کردن عجله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شایع کردن
شایع کردن
رواکنین به زبان ها انداختن فاشیدن منتشر کردن فاش کردن
ادامه...
رواکنین به زبان ها انداختن فاشیدن منتشر کردن فاش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سماع کردن
سماع کردن
پایکوبی و رقص کردن
ادامه...
پایکوبی و رقص کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تجرع کردن
تجرع کردن
جرعه جرعه نوشیدن
ادامه...
جرعه جرعه نوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تجمع کردن
تجمع کردن
انجمن کردن گرد هم آمدن
ادامه...
انجمن کردن گرد هم آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تشجیع کردن
تشجیع کردن
دلیر گردانیدن جرات دادن
ادامه...
دلیر گردانیدن جرات دادن
فرهنگ لغت هوشیار
رجوع کردن
دنبال کردن، باز همسری پیوند دوباره پس از رهایی باز آمدن باز گشتن، بازگشتن مرد به سوی زن مطلقه رجعت
ادامه...
دنبال کردن، باز همسری پیوند دوباره پس از رهایی باز آمدن باز گشتن، بازگشتن مرد به سوی زن مطلقه رجعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر دفاع کردن
دفاع کردن
دفع شر نمودن
ادامه...
دفع شر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
ارجاع کردن
واگذاشتن فرستادن محول کردن رجوع کردن: پرونده امر را بشعبهء... ارجاع کرد
ادامه...
واگذاشتن فرستادن محول کردن رجوع کردن: پرونده امر را بشعبهء... ارجاع کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شروع کردن
شروع کردن
آغازکردن، آغازیدن
ادامه...
آغازکردن، آغازیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر دفاع کردن
دفاع کردن
پدافندیدن
ادامه...
پدافندیدن
فرهنگ واژه فارسی سره